Go to Home Page Go to Blog

رادیو سروش سیما قسمت چهاردهم

چهاردهمین قسمت از رادیو سروش سیما هم آماده شده و از قسمت پایین صفحه می توانید این  ویدیو را دریافت کنید. همچنین نسخه ویدیو آن نیز تهیه شده که در شبکه های آپارات و نماشا می توانید آن ها را تماشا کنید. مجموعه پادکست های سروش سیما هر هفته از طریق سایت و شبکه های اجتماعی در دسترس شما قرار می گیرد به مسائل رو تبلیغات و مفاهیم و مقالات این عرصه می پردازد از همین رو گوش دادن به این پادکست کوتاه برای دوست داران و فعالان عرصه تبلیغات حتما توصیه می شود. همچنین برای دریافت مشاوره در خصوص برندسازی، تبلیغات تلویزیونی، تبلیغات محیطی، طراحی کمپین تبلیغاتی 360 درجه، تولید و تهیه تیزر، توسعه کسب و کار، دیجیتال مارکتینگ و … با شماره های شرکت تبلیغاتی سروش سیما تماس حاصل فرمایید.

بازاریابی احساسی

چگونه برند ها احساسات ما را تحت تاثیر قرار می دهند

خیلی از ما با خودمون فکر میکنیم وقتی که تصمیم به خرید کالای می گیریم از روی منطق اقدام به خرید کردیم. اما در حقیقت در بسیاری از زمان ها خرید ما بر اساس احساسات بوده. در واقع اگر بخواهیم واقع بینانه به مسئله نگاه کنیم دلیل محبوبیت یا انتخاب یک برند خاص حاصل هزینه و زمانیه  که این برند صرف تبلیغات خودش کرده تا بتونه احساسات مشتریان رو جلب کنه. خیلی از کارشناسان تبلیغات به خوبی این داستان را دریافتند که از  این روش تبلیغاتی که به اون تبلیغات احساساتی گفته میشه برای تاثیر گذاشتن بر روی مشتریان به عنوان یک استراتژی تبلیغاتی استفاده کنند. بسیاری از تبلیغات که امروزه روی مخاطبان تاثیر میذاره از جنس همین تبلیغات احساساتیه و این احساسات که زمان درست برای مشتریان یک تجربه خوب را رقم بزنه قطعاً وفاداری رو بالا میبره.

 مطالعات نشان میده که مردم وقتی که میخوان برای خرید تصمیم‌گیری کنند بیشتر به احساسات و اطلاعات متکی هستند. در واقع این واکنش‌های احساسی به تبلیغات یکی از بهترین ابزارها برای تصمیم گیری فرده

 یکی از نویسندگان بزرگ تبلیغات به نام داگلاس وان پرات در کتاب خودش با نام مارک گذاری ناخودآگاه: چطور عصب شناسی میتونه بازاریابی را قدرت مند کنه و به اون الهام ببخشه .این حقیقت رو بیان کرده :

 ((تکان دهنده ترین حقیقت اینه که ما حتی به راه حل های منطقی فکر هم نمی کنیم ما با احتیاط جوانب منطق را میسنجیم. احساسات پایه و اساس هستند و زیر لایه های مدارهای عصبی  که حتی زیربنای بررسی منطقی را هم تشکیل می‌دهند. احساسات مانع تصمیمات نمی شود. احساسات مبنای چیزی را تشکیل می دهند که خود بر اساس آن ایجاد شده اند)).

 یکی دیگر از بزرگان تبلیغات به نام  p j  پریرا ،مدیر ارشد پرِرا و اُدِل (Pereira & O’Dell)  که یک آژانس جهانی تبلیغات حساب میشه گفته:

 گمان میکنم اتفاقیکه افتاده اینه که صنعت تبلیغات آخرین دهه خودش رو صرف بزرگداشت سخنان طعنه آمیز و تندی با مردم کرده. برای مدتی این رویکرد عالی بود ، زیرا خودش با رویکردهای پیشین تفاوت داشت اما اکنون مردم از آن خسته شدند و دیگه بامزه یا جذاب نیستند. بنابراین وقتی لحن تبلیغات تغییر کرد و کاملاً برعکس شد ، لحن هم مورد اهمیت قرار گرفت ، مشتریان کاملا به آن واکنش نشان دادند.

 

 

 چطور میشه از احساسات در تبلیغات استفاده کنیم

 در شناخت انسان دانشمندان معتقد هستند که ما شش حس اصلی داریم: شادی ، شگفتی ، ترس، نفرت ، خشم و غم

 که ۴ حس از این احساس طبق تحقیق موسسه علوم  اعصاب و روانشناسی به عنوان چهار حس اصلی مشخص می‌شند به نام های شادی و غم  ترس/ شگفتی و خشم/ نفرت

  1. شادی

 برند ها تمایل دارند که با مشتریان شاد و بشاش ارتباط داشته باشند و تحقیقات ثابت کرده  که محتوای شاد ، به مشارکت بیشتر مردم برای اشتراک گذاشتن تبلیغات اون ها کمک زیادی میکنه. در تحقیقی که در سال ۲۰۱۰ انجام شد مشخص شد پستهای مثبت و احساسی بیشتر از پست های منفی به اشتراک گذاشته میشن. یکی از تبلیغات مثبتی که در سطح جهان پخش شد تبلیغی مربوط به کمپانی اندروید که یک نماهنگ جذاب از دوستی حیوانات رو نشون میده.

 برند های بزرگی هم برای مشارکت مردم از محتوای شاد استفاده کردند. مانند کوکاکولا که در شعار خود از شادی بدون مرز یا طعم احساس استفاده میکنه و تمرکزش را به تصاویر شاد از افرادی معطوف میکنه که با هم ارتباط صمیمی دارن.

  1. غم

 برای بسیاری از برند ها استفاده از کانسپت غم، الهام بخش موفقیت‌های بسیار زیادی شده است .مثلاً شرکت بیمه عمر مت لایف هنگ کنگ تبلیغ دلخراشی را درست کرد که در اون دخترکی با اشتیاق تمام خصوصیات پدرش را توصیف می‌کند که عاشق اونه و دخترک در ادامه تمام دروغ های مصلحتی را که پدرش واسه شادی و آرامش اون میگه  را فاش میکنه.

  1. 3. ترس

ترس یک غریزه طبیعیه که در تصمیم ما برای واکنش درست به خطرات اتفاق میافته و میشه از ترس دربازاریابی کمک گرفت. برای خلق فوریت و سرعت در تصمیم گیری  از ترس استفاده می کنیم که ما را وادار به تغییر میکنه وشاید  در اقدام به خرید در ما تحریک ایجاد کنه. ترفند های تبلیغاتی ترسناکی برای جلوگیری از مصرف مشروبات الکلی و سیگار در دنیا خلق شده. یکی از مجموعه هایی که از این شگرد برای تبلیغاتش استفاده کرده صندوق جهانی طبیعته که به خاطر تصاویر بحث برانگیز و ترسناک خودش بسیار شناخته شده.

4 .خشم نفرت

 در بازاریابی احساسی میتونیم از خشم و نفرت برای خلق ایده های جدید استفاده کنیم. بسیاری معتقدند که دوری از خشم بسیار کار مفیدیه ، چون که خشم رو یک حس منفی میدونن که نگرش‌های منفی هم به دنبال داره. اما شاید اگر خشم عده ای بیدار بشه و به آنها انگیزه بده میشه از اون برای ایجاد سیل عظیمی از احساسات کمک گرفت. مانند دیدن رنج اطرافیان یا بی‌عدالتی‌ها که خشم ایجاد می کند.

 کمپین موفقی مثل کمپین ((مثل یک دختر)) که برند آلویز اون آن را اجرا کرد و موفق شد جایزه امی رو هم با این کمپین از آن خودش کنه و همچنین جایزه بزرگ کِلیو رو هم دریافت کرد با هدف جلب توجه افراد از عبارت مثل یک دختر استفاده کرد که به صورتی توهین آمیز برای سرزنش رفتارهای ناشیانه و ضعف افراد خطاب به پسر ها گفته میشه. همچنین کمپینهای تبلیغاتی پیرامون موضوع کودکان رو نجات بدیم که تلاش می کنه تاثیر بحران سوریه را بر کودکان برای مردم گوشزد کنه تا هم غم و هم خشم ها رو تحریک کنه.

برای اجرای یک تبلیغات احساساتی موفق به نکات زیر توجه کنیم.

 ۱. توجه دقیق به واقعیت هایی که می تونه در هر برند وجود داشته باشه، با استفاده از چاشنی احساسات. به این معنی که اگر می دانیم که محصول ما از جوانب خاصی دارای ویژگی هایی است بتوانیم آن ویژگی‌ها را در قالب احساسات به مخاطبانمان نشان دهیم

  1.  حرکت در مسیر هویت برند: یعنی بعد از این که با نگاه دقیق هویت برند خودمان را شناختیم و چهارچوب های شخصیتی و برند رو درک کردیم، به احساسات اون هویت و شخصیت هم توجه داشته باشیم و سعی کنیم لحن و محتوای مطالبی که منتشر میکنیم دقیقا مطابق با هویت و شخصیتی باشه که برای برند مون ساختیم

3 . توجه به ذائقه مخاطب: شاید وقت آن رسیده که خودمون رو به جای مخاطبانمان قرار بدهیم و بدونیم که در هر برهه زمانی و شرایطی جامعه مخاطبان مون علاقه به شنیدن چه جور تبلیغاتی دارند. مثلاً در شرایط فعلی جامعه ما شاید تبلیغاتی که با ادبیات غم و اندوه سر و کار دارند خیلی به ذائقه مخاطبان خوش نیاد.